image.png

به‌واسطه حضور موفقیت‌آمیز چینی‌ها در عرصه برقی‌سازی، بسیاری از خودروسازان معتبر جهانی (مخصوصا ژاپنی) نیز زیرساخت محصولات برقی خود را از محصولات چینی برقی دریافت می‌کنند.

در مورد خودروهای غیربرقی نیز زیرمجموعه برخی از بزرگ‌ترین خودروسازان دنیا روند تولید خود را در اختیار چینی‌ها قرار داده‌اند (همچون بیوک از گروه خودروسازی آمریکایی جنرال‌موتورز)؛ حتی شاهد این هم بوده‌ایم که برخی از برندهای فراموش‌شده اروپایی همچون بورگوارد نیز به‌طور کامل در اختیار چینی‌ها قرار گرفته‌اند.

اما این‌که قدیمی‌ترین خودروساز دنیا سرنوشت زیرمجموعه مهم خود را در اختیار چینی‌ها قرار دهد و به سودآوری از طریق صرفا مشارکت و ارائه نام و نشان در همکاری دل ببندد، موضوع مهمی است که با پیگیری سرنوشت اسمارت در مشارکت ۵۰ – ۵۰ با جیلی می‌توان آن را مورد بررسی قرار داد. برای رسیدن به چنین شرایطی بهتر است کمی سابقه فعالیت خودروسازی جیلی را مورد بررسی قرار دهیم. جایی که موسس این گروه یعنی لی‌شوفو به‌واسطه حضور در صنایع فولاد به‌فکر خودروسازی افتاد.

تبدیل تویوتا به بنز

نخستین محصول جیلی را می‌توان هاچ‌بک بسیار کوچکی دانست که از پلت‌فرم دایهاتسو و پیشرانه تویوتا الهام گرفت؛ اما ظاهر آن به‌طور واضحی از جلوپنجره خاص مرسدس‌بنز استفاده می‌کند و هدلایت‌های آن هم شباهت زیادی به E کلاس‌های W۲۰۱ دارد. حتی در کتاب زندگی‌نامه موسس هم به این موضوع اشاره شده بود که علاقه زیادی داشت که در چین «بنز» بسازد. البته مسیر این رابطه عاشقانه بین لی‌شوفو و مرسدس‌بنز چندان هم هموار نبود و یک رقیب هم‌وطن بین آن‌ها قرار گرفت.

در زمانی که خودروسازان بزرگ مجبور به احداث جوین‌ونچر در چین شده بودند، گروه دایملر بایک (Baic) را به‌عنوان شریک اصلی خود برای ایجاد یک شرکت مشترک انتخاب کرد که بعدها اعلام شد یکی از دلایل این انتخاب نزدیکی بایک به پایتخت دولت مرکزی و احتمالا فشارهای سیاسی بوده که این انتخاب انجام شده است؛ اما در هر صورت حاصل این همکاری تبدیل شدن بایک به بزرگ‌ترین هاب عرضه محصولات بنز در خارج از آلمان بود.

کار تاجایی پیش رفت که بایک ۱۰ درصد سهام گروه دایملر را خریداری کرد و همین‌جا بود که لی‌شوفو دیگر صبر و تحمل را کنار گذاشت و از درآمدهای خود استفاده کرد تا نفوذ بیشتری داشته باشد و سهامی بیشتر از بایک را در قدیمی‌تری خودروساز دنیا خریداری کند.

در حال حاضر ۲۱.۲ درصد از کل سهام مرسدس‌بنز در اختیار چینی‌هاست که از این میان ۹.۹۸ درصد به گروه بایک و باقی به‌خود شخص لی‌شوفو به‌عنوان بزرگ‌ترین شخص سهام‌دار بنز و سایر زیرمجموعه‌های جیلی تعلق دارد.

به‌نحوی که جیلی برای رسیدن به این سهم، مجبور به‌خرید بخشی از سهام آستون‌مارتین شد و البته نیمی از سهام اسمارت را نیز خریداری کردند. مشخص است که در ازای این سهام‌ها اختیاراتی به‌طرف چینی داده شد که باعث شد، خود مرسدس‌بنز نیز به‌سمت سودآوری از سهام‌دار خود برود.

اعتمادی برای سودآوری

همان‌طور که به آن اشاره شد، در جریان بازتولید اسمارت، مرسدس‌بنز ترجیح داده که بیشتر به امور داخلی محصولات خودش بپردازد و صرفا نقش نظارتی بر ۵۰ درصد سهم خود داشته باشد. به این صورت که وقتی مدیریت جیلی خودش به‌دنبال تولید بنز بوده، چه دلیلی وجود دارد که در مسیر رسیدن به آرزوی خود، کم‌کاری کند یا از مسیر خارج شود؟!

همین‌طور بحث اصلی این است که به‌عنوان بزرگ‌ترین شخص سهام‌دار مرسدس‌بنز، چه فردی این مسیر را مشخص می‌کند، به غیر از خود لی‌شوفو؟! به‌طور مشخص هم این جریان در محصولات نهایی این اعتماد قابل تشخیص است؛ از طراحی‌های وام‌گرفته از محصولات برقی سری EQ در نمای خارجی گرفته تا کابینی که رنگ و بوی محصولات مرسدس‌بنز در آن مشهود است و حتی سطح کیفی، ایمنی و آپشن‌های ارائه‌شده، همه و همه بسته‌ای را لایق زیرمجموعه بنز بودن نوید می‌دهد.

مهم‌ترین نکته که سرنوشت مثبت این برند را نشان می‌دهد، کسب ۵ ستاره ایمنی در تست تصادف بنیاد ایمنی اتحادیه‌اروپا (Euro NCAP) است. البته برای بسیاری از خودروهای خارج‌شده از خطوط چین، منطقی برای اجرای این تست وجود ندارد، اما برای اسمارت به‌عنوان برندی اروپایی با مالکیت اروپایی این جریان متفاوت است.

طراحی خارجی

برای بررسی زبان طراحی اسمارت بهترین نمونه برای مقایسه را می‌توان CLA جدید دانست که با برندی غیر بنز و به‌صورت برقی ارائه می‌شود. درست همچون CLA در نسل جدید شاهد استفاده از جلوپنجره یکپارچه و ممتد در هدلایت‌ها هستیم که در نمای پشت هم تکرار شده است. منتها در اسمارت هشتگ ۳ به‌جای حضور سه‌پرهای لوگو مرسدس‌بنز از خطوط نرمی استفاده شده که شامل پیکان داخل لوگو اسمارت است. این شباهت البته در نمای پشتی بیشتر به چشم می‌آید.

درعین حال به صورت طبیعی در نمای جلو این خودرو جلوپنجره دیگری به‌عنوان نماد مرسدس‌بنز مورد استفاده قرار نگرفته و صرفا در حد نیاز محصولی برقی به آن پرداخته شده؛ کما این‌که در محصولات سابق اسمارت نیز شاهد جلوپنجره‌های بزرگی به‌سبک بنز نبودیم.

در نمای کناری خطوط سیال ولی حجم‌دار بیشتر وظیفه شبیه کردن این مدل به‌بنز را به‌دوش کشیده است؛ اما در این‌جا هم درست مثل CLA سقف شیب‌داری را شاهدیم که ظاهری اسپرت‌تر به نمای جانبی بخشیده است. البته استفاده از قطعات غیر فلزی برای گلگیرها هم حس بهتری نسبت به کراس‌اوور بودن محصول دارد و هم با ذات اقتصادی‌تر برند اسمارت همخوانی دارد تا در برخوردهای جانبی هزینه زیادی برای تعمیر بدنه به‌گردن مالک نیفتد.

البته این به نشانه ظاهر اقتصادی برای این محصول نیست و استفاده از اِلِمان‌هایی همچون دستگیره درِ مخفی‌شونده هم به القای حس لوکس بودن کمک کرده و هم در راستای به‌رخ کشیدن توانایی‌های عملکردی خودرویی برقی با شتاب باورنکردنی است.

کما این‌که طراحی خاص رینگ‌ها هم به‌طراحی آیرودینامیک کمک کرده و هم به نزدیک شدن به محصولات لوکس بنز همچون رده‌بالاهایی چون اس کلاس نزدیک است. درمجموع با طول ۴۴۰۰ میلی‌متر، ۱۸۴۴ میلی‌متر عرض و ارتفاع ۵/۱ متری شاهد کراس‌اووری کامپکت، اما جادار هستیم که در این سگمنت ضربه‌ای را به نام برند وارد نمی‌کند.

در بخش رفاهی و آپشن‌ها، اسمارت ۳ تجربه‌ای مدرن و لوکس را برای سرنشینان فراهم می‌سازد. سقف پانورامیک بزرگ با شیشه ضد UV، صندلی‌های چرمی اسپرت با پشت‌سری یکپارچه و امکان گرم‌کن و سردکن در نسخه‌های بالاتر، همراه با تنظیم برقی چندحالته و حافظه برای صندلی راننده، راحتی بالایی ایجاد می‌کنند.

تهویه‌مطبوع دو منطقه‌ای با فیلتر تصفیه هوا، شارژر بی‌سیم موبایل، ورود بدون کلید و استارت دکمه‌ای، درِ صندوق برقی با سنسور حرکتی پا و نمایشگر مرکزی ۱۲.۸ اینچی با رابط کاربری ساده از دیگر امکانات هستند.

سیستم صوتی Beats با ۱۳ بلندگو در نسخه‌های پریمیوم، دستیار صوتی هوشمند، پشتیبانی از Apple CarPlay وAndroid Auto ، ناوبری آنلاین، دوربین عقب و ۳۶۰ درجه با قابلیت Bird View، نورپردازی محیطی با انتخاب رنگ، نوربالای خودکار، انتخاب حالت رانندگی، فضای ذخیره‌سازی جلو و عقب، به‌روزرسانی نرم‌افزارها از راه دور و اپلیکیشن موبایل برای کنترل از راه دور نیز این خودرو را به‌یکی از کامل‌ترین کراس‌اورهای برقی بازار تبدیل کرده‌اند.

همچنین اسمارت ۳ در بخش ایمنی مجموعه‌ای کامل از فناوری‌های پیشرفته را در اختیار راننده قرار می‌دهد. این خودرو به‌سیستم ترمز اضطراری خودکار، هشدار برخورد از جلو، هشدار خروج از خط و کمک به حفظ مسیر مجهز است و همچنین پایش نقاط کور، شناسایی علائم ترافیکی و هشدار ترافیک پشت‌سر هنگام دنده‌عقب را ارائه می‌دهد.

علاوه‌بر این، هشدار توجه راننده، کروزکنترل تطبیقی با قابلیت توقف و حرکت در ترافیک، دوربین ۳۶۰ درجه با کیفیت بالا و سنسورهای پارک جلو و عقب نیز در دسترس هستند.

۶ کیسه هوا در جلو، جانبی و پرده‌ای، شاسی مقاوم با جذب ضربه چندلایه، کمربندهای ایمنی پیش‌کشنده سه‌نقطه‌ای برای تمامی سرنشینان، سیستم ISOFIX برای صندلی کودک و ترمزهای دیسکی در هر چهار چرخ همراه با ABS و EBD نیز ایمنی سرنشینان را تضمین می‌کنند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =